معنی دارم میرم

آلبومی از کیارش حسن زاده

آلبومی از مجید خراطها

آلبومی از مجید خراطها

میرم. [م َ رَ] (اِخ) محمودبن محمدبن چلبی قاضی زاده متوفا به سال 931 هَ. ق. رجوع به محمودبن محمد چلبی شود.

میرم هروی. [م َ رَ م ِ هََ رَ] (اِخ) از مردم هرات یا قزوین بوده و به سبب سیه چرده بودنش به «میرم سیاه » نیز معروفیت داشته است. وی از شاعران عارف قرن نهم و دهم بوده، اشعار جدی و نیز هزلیات و لطائف در دو دیوان از وی باقی است. وی در پایان عمر به ماوراءالنهر رفته و در آنجا درگذشته است. دو بیت عارفانه ٔ زیر از اوست:
ای روح قدس را به جناب تو التجا
بادا هزار جان مقدس ترا فدا
غیر از تو کیست شاه سرا پرده ٔ وجود
یالن یدا جمالک من کل ما یدا.
(از قاموس الاعلام ترکی).
و رجوع به فرهنگ سخنوران ومآخذ مندرج در آن شود.

دارم. [رِ] (اِ) درختی صحرایی مانند درخت کنار. (آنندراج).

میرم بیک. [م َ رَ ب ِ] (اِخ) ازمردم تویسرکان و از کدخدایان معتبر آن دیار و از شعرای معاصر نصرآبادی (قرن یازدهم) و شاعری ظریف و خوش طبع بوده. نصرآبادی ابیات زیر را از وی آورده است:
ای تازه جوان جوان شدم پیر شوی
کز قد توام عصای پیری دادند.
#
نرسم به خاطر تو، شده ام در این تفکر
که به خاطر تو گرد الم از کجا نشسته ؟!
#
طرفه بزمیست که افسانه حرام است اینجا
همگی مست و نه پیمانه نه جام است اینجا
#
هر طرف می نگرم شعله ٔ عالم سوزیست
آن که دل را نکند داغ کدام است اینجا.
(از تذکره ٔ نصرآبادی ج 2 ص 323).

دلبستگی دارم

دلبستگی دارم

ضرب المثل " داشتم داشتم حساب نیست دارم دارم حسابه " از پر کاربردترین مثل های فارسی است.
این مثل اشاره به افرادی دارد که دائما به گذشته خود افتخار می کنند و از حال غافل هستند.

ضرب المثل " داشتم داشتم حساب نیست دارم دارم صاحب است " در میان ایرانیان کاربرد زیادی دارد.
این مثل کنایه به افرادی می زند که به گذشته خود فخر می فروشند و بعضا آن را به رخ دیگران می کشند.
به قول برخی: از گذشته نگو الان چیکاره ای!

مفهوم و معنی شعر من با صبوری کینه دیرینه دارم من زخم داغ آدم اندر سینه دارم به همراه تفسیر کامل
من با صبر و تحمل دشمنی قدیمی دارم، من زخم درد حضرت آدم را در سینه ی خود دارم

مفهوم و معنی شعر من تلخی صبر خدا در جام دارم صفرای رنج مجتبی در کام دارم به همراه تفسیر کامل
من تلخکامی صبری که مظهر صبر خدا (حضرت علی) است در کام خود دارم، تلخی رنج امام حسن مجتبی (ع) در وجودم است

اسماعیل کوشان

535